اگر فرض را بر اين بزاريم كه خونه شما تا تنهايي من چند شبانه روز راه باشه و اينكه تو الان اينجا باشي و اينكه من ندونم كه بابا اينجا خونه تو ست ......
نتيجه ميگيريم كه :
من در نقش چشمان تو ديده ام
که راه تو تا من تنها هزار بار مردن است
........................................
موناي عزيز ...
دلم واسه شعراي قشنگت خيلي تنگ شده بود . خوشحالم كه بازهم هنرنمايي كردي
شاد باشي....
مگر از خانه شما تا تنهايي من
چند شبانه روز راه
..................
چند پيچ گريزان است
...................
تنهايي من در حصار يک سبد،
با تمام سيبهاي درونش
آلوده ميشود
......................
و اي کاش ميدانستي که اينجا
خانه من است
.......................