• وبلاگ : آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم
  • يادداشت : شايد چون دلم گرفته بود.....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    _؟_

    سلام ،

    ارادت و

    سپاس از لطفت.

    با سواد كم وبضاعت ناچيزم ؛

    قافيه هاي غير قرينه ي نقاشي هايت را با درد هايش سر رفتم

    و

    و نقطه هاي گريز ِ پرسپكتيو نوشته ات را گريختم.

    يا هق هق

    پاسخ

    سلام سالک.خواستم به حرفات فکر کنم و چيزي اينجا جواب بدم که ديدم کبوتري اون طرف تر داره واسه موندن و رفتن دل دل مي کنه..........ديگه چيزي به ذهنم نرسيد،جز صداي تو،و نگاه تو،و.... منظورم اون پرنده بود از اين همه تو......کبوترُ ميگم!هــــــــــــــــــــــــــــوم.همين خوب است.نه؟!