ميگم مونا!هرچي شعرهاي من كوتاه تر مي شه شعر هاي تو دراز تر ميشه!!!!
.......................
شعرت خاكستري بود و مرطوب !
يه روايت بود ...با يه ملوديه محزون !!!
صداي كلاغ هم داشت....دمه غروب هم بود و هوا هم سوز داشت !!!!
و دليل سر زدن مونا به اين حال و هوا ؟!