نمي آيي و من دل تنگو

نمي گويي و من گوش به زنگم

مي آيي و مي گويي؟

سلام اونما

با

به درياي من بريز

به روزم

مانا باشي.

ياد بگيريم و به ياد بياوريم چيزهاي کوچکي رو که ميتواند زندگي همه ي ما رو تغيير دهد
ياد بگيريم که التيام زخم روح به اندازه ي زخم جسم مهم است
ياد بگيريم که ادمي همان چيزي را باور ميکند که پيوسته به خود ميگويد
ياد بگيريم واقعيت چيزي است که هست نه ان چيزي که ما مي خواهيم
ياد بگيريم که ناتواني از ماست نه از قدرت مسا له اي که پيش روي ما قرار دارد
ياد بگيريم که حضورمان پيوسته تغيير مثبتي در زندگي ديگران ايجاد کند حتي با يک سلام صميمانه
ياد بگيريم که هر چه اعمال و گفتار يکي نا خوشايندتر باشد به عشق بيشتري نياز دارد
ياد بگيريم که يک بچه اگر انقدر بزرگ شده که بتواند دوست بدارد انقدر بزرگ شده که بتواند غصه بخورد
و ياد بگيريم بيشتر از انکه به ساعت خود نگاه کنيم ،همديگر را ببينيم شايد اين اخرين لحظه ي ديدن من و تو باشد

سلام دوست خوبم اين رو تو وبلاگ د وست خوبم از قطره تا دريا خوندم. حالا كه افتخار اين روداشتم كه بيام وبلاگتون مهموني واز نوشته هاي خوبتون بهره مند بشم دوست داشتم اين رو واسه شما هم بنويسم.من آپم پيشم بياين خوشحال ميشم

چو برخيزي آغاز كني...
و اما من...
امشب براي پدرم نوشتم شايد خواندن اين پستم براي شما خالي از لطف نباشد و باز بسيار خوشهالم مجالي پيدا کردم که با قلم گريانم اندکي براي پدرم بنويسم...
اندکي....