سلام مونا جان ...
وبلاگت خيلي خوشگل شده . شعرات هم كه مثل هميشه است پرمفهوم و پرمعنا داستان ستاره هاي نيم سوخته و اينكه چرا هميشه شب ماند و ديگر هيچ فردايي نيامد ....
غمگين شدي آبجي خانم چي شده ؟ بحث از رقص آينه و نقل ژاشي ميكني و لي آخر همه ميرن ... چرا ؟؟؟
اندكي صبر ..... داره آخر تابستون ميرسه ها .... يادت نرفته كه ؟؟؟
شاد باشي .....