• وبلاگ : آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم
  • يادداشت : من شبم.
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام مونا جان ...

    وبلاگت خيلي خوشگل شده . شعرات هم كه مثل هميشه است پرمفهوم و پرمعنا داستان ستاره هاي نيم سوخته و اينكه چرا هميشه شب ماند و ديگر هيچ فردايي نيامد ....

    غمگين شدي آبجي خانم چي شده ؟ بحث از رقص آينه و نقل ژاشي ميكني و لي آخر همه ميرن ... چرا ؟؟؟

    اندكي صبر ..... داره آخر تابستون ميرسه ها .... يادت نرفته كه ؟؟؟

    شاد باشي .....

    پاسخ

    بالاخره انيگماهيو اومد.خيلي وقت بود که تو هم مثل بقيه شده بودي.دعوت رسمي ميکردي و مي رفتي...اندکي صبر،سحر نزديک است؟!!!!!!يادم رفته بود،اما يادم آوردي.هوم،آها،ببخشيد منظورم همون بله بود.هوم.