"زيبا بود"ام را مي دانم كه پاي تعارفات كليشه اي دنياي كامنتا نمي ذاري . با اينكه كمي طولاني بود ولي سرتاسر شعر واژه هاي خوشگلي مي رقصيدند كه منم باهاشون رقصيدم...
-------
ليلي
چشمت خراج سلطنت شب را
از شاعران شرق طلب مي کند
من آبروي حرمت عشقم
هشدار
تا به خاک نريزي
پر کن پياله را
آرام تر بخوان
آواز فاصله هاي نگاه را
در باغ کوچه هاي فرصت و ميعاد!