سلام مونا
خوش گذشت تنهايي و فكر كردن خيلي خوبه بعضي مواقع لازمه آدم يه راه در رو پيدا كنه ولي آخرش خودت ميدوني
سلام...
اينقدر دلم گرفته كه حس نظر دادنم نمي ياد
پيشم بيا
اين روزا دل هر کس به اندازه ي توانش مي گيره
اين روزا زندگي رنگي نداره
خستگي حرف همه ست
رواني بازي کويرم دعوتي، زود بيا
سلام همزاد
ممنونم به من سر ميزنين
آره نزديك شدين...
اگه از اون طرف مينوشتين بهتر ميشد.
من دانشجو بوشهرم .ولي بوشهر رو به اندازه ي خود شعر دوس دارم.اينجا عاليه....
نميدونم شما هم شيراز يا...؟
بازم خوشحال ميشم سر بزنين.
هميشه آفريننده باشي.
اما مثل اينكه اون سه قطره خون الان ديگه يه جا براي خودش توي يه شعر پيدا كرده....
زيبا بود..
سلام دوست خوبم
========
برکه ي مهتاب به روز شده است
مشتاقانه منتظر نظر ارزشمند شما خواهم ماندشاد و در پناه حق بمانيد...
خدا رحمتت كنه موناي خوبم تو رو در زمان حياتت دوست داشتم. دوستي شيرين و گرم و دلچسب بودي. اين رو بارها بهت گفته بودم. الان كه مردي هم هنوز دوستت مي دارم. و برات آرزوي آرامش و رحمت و مغفرت دارم. مونا! اون طرف، اون سو، اون جا، الان، تو...؟؟؟ يعني فراسوي مرزهاي تنت هستي؟ اون جايي؟ الان؟ همين الان؟ منتظرم مي موني؟ من هم مي خوام بيام. از اومدن نمي ترسم. ولي يه عالمه كار دارم. هنوز چند هزار نفس لذت بخش هست كه من نكشيدم. هنوز هزاران ليوان آب گوارا هست كه ننوشيدم. هنوز كلي طلوع آفتاب هست كه نديدم. هنوز چند ميليارد لب لعل هست كه نبوسيدم...
سلام
و هنوز هستم...
زيبا بود...لذت بردم