• وبلاگ : آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم
  • يادداشت : 20 درجه زير صفر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 24 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مونا حظ ميكنم و همدلي! با شعرات ......

    حس اين پستت كاملا با لايه هاي درونيم(به قول خودت) ارتباط گرفت !!!

    شب كه مي شود .....

    باران كه ميبارد ......

    بيا با من ببين .....

    ....................................................

    پ ن : راستي اون چي بود تو كامنت نوشتي ؟!...

    مطمئن باش سپيده هميشه و هميشه مونا رو از صميم دلش دوست داره ......

    زياده زياد......

    پاسخ

    هيچي مي خوام خودمو لوس کنم تا سپيده بگه که :"مطمئن باش سپيده هميشه و هميشه مونا رو از صميم دلش دوست داره ......".هوم!سپيده اين شعرا و اين وبلاگ انگار بهانه بود تا من سپيده و دوستاي خوبي مثل سپيده رو پيدا کنم.احساس ميکنم با هم داريم بزرگ ميشيم،با شعرامون...