• وبلاگ : آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم
  • يادداشت : يك شعر ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 28 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    نخير .............

    نه خير ...............

    در روز تقسيم نعمات خدا لااقل من يكي بيدار بودم .... تو صف چند تاشونم چند نوبت وايسادم فقط صف خوشگلي خيلي شولوغ بود ..... مثلي كه بين مونا و سپيده دعوا شده بود كه كدوم مو قرمز فابريكي باشن اينه كه صف اصلا جلو نميرفت .... به همين دليل من بيخيال اين صف شدم .....

    راستي گلم قسمت كامنت بعضي پست هات مثل چت روم شده ،اگه جسارت نباشه پيشنهاد ميكنم كل مطلب تو يه كامن گفته بشه و موناي عزيز هم تو همون كامنت جواب بده و بقول جووناي امروزي قضيه رو كش ندن .............

    راستي شايد تو عيد سه سفر ديگه برم ولي اين بار اگه قسمت باشه ميخوام برم كربلا .....

    واسم دعا كن .......

    آخ اينو يادم رفت ..... تو خصوصي بخونش...........

    پاسخ

    حساب انيگماهو جداست...من شک دارم شما وقت خوابم خواب باشي چه برسه روز قسمت...آره خودمم قبول دارم که مث چت روم شده،اما حقيقتش اينه که تصميم گرفتم با چيزايي که پيش مياد با انعطاف بيشتري برخورد کنم.من به اين نتيجه رسيدم که هميشه هم کش دادن بد نيست.انگار بايد اجازه داد تا يه چيزايي حتي به ظاهر لوس بازي گفته شه...هميشه هم لازم نيست جدي و خشک بود.من يکي که به اندازه کافي تو زندگي آدم بد اخلاقي هستم...بله انيگماهو هميشه در سفره.مونا هم در سفره ها (هر چند نشسته)!کربلا؟من از کربلا ميترسم.نرو.هر کي ميره ميميره .يه موقع نري نورتر شي.مونا دعا ميکند!