• وبلاگ : آن سوي هيچ ،فراسوي مرزهاي تنم
  • يادداشت : روسپي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 16 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + فراد 

    بره چندي شومو باحالين كه؟

    پاسخ

    ببخشيد من اصلاً نفهميدم چي نوشتي شما!اما کسي که نه ايميلي ميزاره نه آدرس بلاگي چيزي يعني اومده که حرف بيجا بزنه....

    زياد سعي نكن آدمها رو بشناسي زندگي كردن برات سخت ميشه... ميدونم كه همين الان هم شده...

    پيشنهاد ميكن كه لذت بردن از خوردن بستني تو هواي گرم رو با هيچي عوض نكني!‏ (اين فقط يه مثال واسه بود واسه اينكه بگم از واقعيتها لذت ببر!) اين توصيه به من هم لازمه من هم زياد تو زندگي ديگران دقيق ميشم واسه همين زندگي بعضي وقتا برام جهنم ميشه...

    پاسخ

    من سعي نميکنم آدما رو بشناسم .راستش من کاملاً درونگرا هستم واسه همين فقط اوني که باش باشمو سعي ميکنم بشناسم.در ضمن من عاشق بستني هستم.حتي تو هواي سرد.من اصلاً تو زندگي کسي دقيق نميشم مگه اين که خو طرف بخواد و يه جورايي پيش بياد.وگرنه تنهاييمو به هر قيمتيم نميفروشم.سينا خيلي لذت بردم از اين گفتگو ...مرسي.

    سلام .

    انيگما با موضوع امتحان سال بروزه ....

    بدون شك افتخار ميدين تشريف بيارين ....

    پاسخ

    سلام جناب انيگماهو.موضوع جالب انگيزناکي بود.مثل هميشه، انيگماهو غير قابل پيشبيني....تو مثل واتوواتو هستي....

    هيچكش نيست كه واسه آدم كاري كنه؟ اين حرفت و اصلا قبول ندارم...

    به نظرم داري تو بعضي چيزا سفسطه ميكني،‏به نظرت مادري وجود نداره كه حاضر باشه جونشو واسه بچه اش فدا كنه؟ به نظرت اين مادر وجود نداره؟ اگر ميگي نه كه خيلي بي رحمي!

    در ضمن نميدونم نظرت راجع به شهيد چيه!‏ اين چيزي رو كه دارم ميگم از ديد تلويزيون جمهوري اسلامي نگاه نكن!‏ شهيد از نظر من آدمي است كه به خاطر خلقش و به خاطر ميهنش به خاطر عزيز از شيرين ترين چيز هر آدم يعني جونش ميگذره... صرفا به خاطر ديگران... پس حرف كلي نزن كه همه هر كاريو واسه خودشون ميكنن. حالا اگر قانع شدي بهم بگو من اگه عاشق اين روسپي بشم اون حاضره به خاطر من چي كار كنه؟؟ حاضره مال من باشه يا نه حاضر است لذت همخوابگي با طعم هاي مختلف و با عشق من عوض كنه... در عوض من هم حاضرم به خاطرش هر كار معقولي انجام بدم!

    اما تو گفتي: «خيانت به نظر من معنيش اينه که وقتي من با دوستم هستم با تمام وجودم با اون نباشم.يعني که دروغي کنارش باشم.حالا اصلاً لازم نيست که به فکر پسر ديگه اي باشم.نه،همين که حواسم جاي ديگه باشه،يعني خيانت.» اين جمله ات رو كاملا قبول دارم، و بهم آرامش ميده!

    اما اين موجودي كه داري تعريفش ميكني حاضره فقط به خاطر يه خوشتيپ تر يا بهتر بگم پولدارتر شما رو عوض كنه! و شما چطور ميتونيد در آغوش كسي كه به شما تعهد نداره آرامش بگيريد. عشق رو انكار ميكني تعهد رو انكار ميكني، آرامش رو كه ديگه انكار نميكنيد!‏؟ منتظر نيستم كه حرف من و بپذيري جون كار خيلي سختيه، فقط اميدوارم تو دلت به اين نتيجه برسي كه تعهد دادن لازمه ي يك عشق است. آدمي كه قدرت تعهد دادن نداره نميشه بهش راحت عشق ورزيد. من اميدوارم يك همچين آدمي رو ملاغات نكنم! من لذت اينكه عشقم هميشه مال من است رو با همخوابگي با هيچ دختر زيبارو و پاكي عوض نميكنم! آره قبول دارم آدما نبايد همديگر و تحمل كنند واسه همين هم معتقدم كه آدم بايد با شناخت عاشق بشه،‏ نميدونم شما چطور ميتونيد آدمي رو كه هروقت يك دختر خوشگلتر ديد هوس كرد رو تحمل كنيد!! ضمن اينكه هيچكس از تنهايي لذت نميبره!

    من اما تنهايي رو به داشتن يك عشق دروغين ترجيح ميدم نه اينكه از تنهايي لذت ببرم،فقط اينكه غم تنهايي از اون كمتر است...

    هيچ وقت نتونسته بودم اينقدر راحت حرف بزنم ازت ممنومم ببخشيد اگه در كلام من تندي ميبيني كه رها كردن جانب احتياط لازمه ي يك نقد شيرين است...

    شاد زي

    پاسخ

    چرا مادرايي که از جونشون ميگذرن کم نيستن.اما من شديداً معتقدم که اونا واسه راضي کردنه دلشون اين کارو ميکنن.فداکاري ميکنن تا دلشون راضي شه که آدم هستن.ميفهمي؟همه آدما يه جورايي سعي در خوب جلوه کردن دارن.اما هيچکس نيست که بگه من آدم دروغگويي هستم و اينو با افتخار بگه.اي کاش همون چيزي که در ذاتمون هستيم رو نشون ميداديم.اينجوري دورش طي ميشد ،اما با سرکوب دروغگويي دروني همه چيزو خراب ميکنيم.اون حل نميشه و هزار تا درد اضافه ميشه.در مورد شهيد ترجيح ميدم فعلاً چيزي نگم.دوستم موضوعه پروژه نقاشي (ليسانسش)در مورد جنگ بود.جنگ ايران و عراق.تو اين مدت که اون تحقيق ميکرد يه چيزايي ديديم...انصافم اجازه نميده هيچ حرفي بزنم در مورد اونا.اما سينا روسپي من دنبال خوش تيپ تر يا پول دار تر نيست.اتفاقاً دنبال آرامشه.ميتوني بفهمي عاشق يه شيء شدن يعني چي؟يعني همه چيزو زنده بدوني.يعني به اين صندلي که روش نشستي همون احترامي بزاري که به يک انسان.يعني بفهمي که وحدت يعني چي...البته من صادقانه اعتراف ميکنم در يه موردايي دارم زياده روي ميکنم.ميدونم که بي تعهد ،سنگ رو سنگ بند نميشه.گاهي آدم به ناچار مجبور ميشه با تنهايي کنار بياد.نميدونم تا حالا واست پيش اومده که از فشار يه غم سنگين به شادي برسي يا نه.اما ميخوام اينو بگم من هميشه وقتي يه ضربه بد ميخورم اون روزتمام شيرازو از بر ميکنيم ،يه حسه رهايي خيلي خوبي مياد سراغم.اتفاقاً من تندي کلامتو دوس دارم.از حاشيه رفتن و احتياطم شديداً بيزارم.

    خوب اصرار داري من از اين هم رك تر باشم...

    خوب دليل دو تا جمله ي آخرم غروري است كه در پاسخ هاي شما موج ميزند!‏

    به نظرم داري به خيانت اصالت ميدهي، من اگر عاشق اين روسپي دوست داشتني شما بشم اون حاضر به خاطر من چي كار كنه؟؟ حاضر يك ثانيه ديگه منو با يكي خوش هيكل تر عوض نكنه؟!‏ انتظار زيادي كه ندارم، دارم؟؟

    من وقتي عاشق كسي ميشم ميخوام اون فقط مال خودم باشه من هم در عوض حاضرم از همه چيزم براي يك لحظه خوشي اون بگذرم! به نظر تو اون روسپي ميتونه هميشه مال من باشه؟؟ تو فقط داري روسپي خودت و تفسير ميكني به طرف مقابل اون روسپي نگاه نميكني؟ از نظر تو فقط روسپي تو حق زندگي داره؟؟

    مونايي داري همينطور به خيانت اصالت و تقدس ميدي يادت باشه ها...

    من اگه بخوام واسه يه بچه 7 ساله بگم روسپي كيه ميگم آدمي كه حق نداري عاشقش بشي چون ممكنه هر لحظه عشق كنه عوضت كنه اونوقت دهنت سرويس ميشه بچه جون!

    جواب سوال من و بده من دارم حال ميكنم شايد ديگه لازم نباشه كش پيدا كنه بحثمون،‏ اگه خسته شدي بهم بگو...

    اين بار زودتر جواب بده(چشمك) پيش ما هم بيا بد نميگذره(بازم چشمك)

    پاسخ

    اتفاقاً من اصلاً به خيانت اصالت نميدم و به نظرم خيانت يعني هرزگي.اما خيانت به نظر من معنيش اينه که وقتي من با دوستم هستم با تمام وجودم با اون نباشم.يعني که دروغي کنارش باشم.حالا اصلاً لازم نيست که به فکر پسر ديگه اي باشم.نه،همين که حواسم جاي ديگه باشه،يعني خيانت.اين دخترک روسپي منم همينطوره،لحظه اي که با شماست فقط با شماست.اما مشکلي (که به نظر من اصلاً مشکل نيست،)اينه که هيچ تعهدي نسبت به اين که چي پيش ميادم نميده.آخه درستشم همينه،کدوم از ما ميدونيم که قراره چي پيش مياد؟اما يه عده از آدما هستن که از ترس به آينده ،ميگن هيچ تعهدي نميدن.اما اين دختر از ترسش نيست.از رهاييشه و اين که هيچ وقت دروغ نميگه.چون شهامت زندگي کردنو داره.و به کاري که ميکنه ايمان داره.حرفام زياده،ديگه نميدونم چي بگم.فقط ميدونم که اين دختر در نهايت تنهاست و حتي عاشق تنهاييشه...پرسيدي اون حاضره واسه شما چي کار کنه؟من ميگم ما آدما واسه هيش کي جز خودمون کاري نميکنيم.اگه همو دوست داريم به خاطر دل خودمونه.اگه مادري به فرزندش عشق ميورزه (ديگه فکر نکنم از عشق مادر حقيقي تر پيدا شه...)به خاطر نيازاي خودشه.اما اين دختر اگه تو رو دوست داره فقط و فقط به خاطر خودته.پس تنها کاري که سعي ميکنه انجام بده اينه که تو رو به خوبي بشناسه.و واسه شناخت يک انسان خيلي کارا بايد کرد...من خسته نميشم .اين بحث واسم خيلي جالب شده.چشم پيش شما هم ميام.در آخرم بگ هيچي مثل خيانت آدمو نابود نميکنه.من اينو به خوبي درک ميکنم.پس نگو دارم مقدسش ميکنم.

    به !!!!!!!!چه سرو صدايي به پا شده اينجا و من چه عقب موندم از قافله !!!!....مونا زودتر خبرم ميكردي خب !!!!........

    خيلي جالب بود...هم موضوع مطرح شده...هم شعرت....

    هروقت به اين طبقه از آدما فكركردم نتونستم قضاوت ثابتي حتي پيش خودم !داشته باشم...ريشه ي رفتن به سمت اين نوع زندگي هم در آدمها متفاوته!...گاهي فقر ...گاهي هوس...گاهي محدوديتهاي بيش از حد تو محيط خونه...گاهي يه شكست شديد عشقي و ......!!!

    اما اينكه آدمي آنچنان به وسعت و سبكبالي روح رسيده باشه كه زندگي روسپي گرانه رو شروع و انتخاب كنه!رو سخت ميشه پذيرفت!...اما به اين باور دارم كه بعضي از اين آدمها در اين( نوع زندگي ) به چنين (وسعت و رهايي) رسيدن !! ...اما نميدونم تعداد اين افراد چقدره!؟....ولي مطمئنا در همون طبقه اي قرار ميگيرند كه انتخاب آگاهانه اي داشتند از اول !!.....

    دل نبستن ...و (عاشقانه) خواستن ديگري....كار سختيه!!

    هركي از پسش بر بياد جاي تحسين داره!!

    و كسي كه از تنهايي نترسه و به اين راحتي دل به دريا بزنه !!

    نميدونم!...واقعا نميدونم!...سوژه سختي رو به چالش كشيدي !

    موناي گلم ميبوسمت ...شاد باشي و همچنان جسور

    پاسخ

    خوب آخه خودت بد عادتم کردي که هميشه بي دعوت مياي سراغم.آره بعضي بعد از يه شکسته عشقي به طرف اين کار ميرن که واسه من خيلي جالبه.من يه روسپي ميشناختم که ديوانه وار عاشق بود بعد از اين ماجراي عشقش ميگفت همه دنيا رو شبيه اون ميبينه و اصلاً باور نداشت که با کسي غير از عشقش يکي ميشه.اين پسر واسه من خيلي جالب بود،اينقدر پاکي تو صداش موج ميزد که من همش با خودم فکر ميکردم اگه مسيحي باشه حتماً همين پسره.من فکر نميکنم تو تمام کره زمين تعداد همچين آدمايي به 14 برسه.اين روزا خيليا رو حس بودا بودن بر داشته.اما کدومشون حقيقتاً رها هستن؟خدا ميدونه.اما ظواهر امر نشون ميده که از هر هزار تا يکيشون اونم شايد...روسپي فقط يه کلمس و روسپيگري فقط يه حرف.اما يه دنيا تعريف ميتونه داشته باشه.چيزي که مهمه اينه که قضاوتو کنار بزاريم و باور کنيم که يه روزي همه ما بايد به نور برسيم...چه روسپي چه شاعر و هر کسي که هستيم.و مثل تو سپيد شيم.منم ميبوسمت و از الان بهار خيلي خوبيو واست آرزو ميکنم.
    يه كم طولاني نبود؟؟؟
    پاسخ

    آلبلو گيلاس عزيز اولش خودم گفتم طولانيه،واسه اينکه کسي نگه چقد طولانيه...نه آيه نازل شده و نه قرآن خدا غلط ميشه، وقتي آدم حوصلش نميشه ،چيزيو بخونه.

    ....

    همين

    پاسخ

    ترجيحاً کامنتتو ناديده ميگيرم.....همين!

    موناي عزيز بحثمون داره شيرين ميشه... مرسي...

    اول بايد بگم وقتي روسپي هم شامل مرد ميشه هم زن! لطفا كسي من و به زن ستيزي متهم نكنه!

    خوب حالا من ميگم... اگر قرار است با خودمان رو راست باشيم بهتر است كاملا رو راست باشيم!‏ ميخوام چنذ تا سوال ازت بپرسم اول از همه اگر قرار است بحث منطقي باشد و نه احساسي بايد يك سري تعاريف رو بپذيريم... روسپي كيست و روسپيگري چيست؟ روسپيگري در دنياي امروز و در بسياري از كشورها كه سكس رو به عنوان صنعت نگاه ميكنند به عنوان يك شغل شرافتمندانه است كه روسپي در ازاي اينكه بدنش را چند ساعتي اجاره ميدهد مبلغي را دريافت ميكند كه اين عمل هم قانوني است(اين تعريف علمي روسپي است كه البته فكر ميكنم روسپي شما در اين تعريف نميگنجه كه اگر چنين باشه جاي بحث نيست اما بحث ميكنيم!)...

    آره من هم با شما موافقم اگر من با عشقم باشم و حسرت يك دختر ديگر و بخورم اين ميشه اسمش خيانت اما شما از كجا مطمئن هستيد كه من(من نوعي) چنين ويژگي دارم كه همه رو به يك چوپ ميرونيد؟؟

    نميدونم بازم بايد به شما بگم بايد تكليف خودتون با يكسري چيزا مشخص كنيد... مثلا اين سوالات... از نظر شما وقتي معشوقتون شما رو در آغوش گرفته و هنگامي كه داره بهتون بوسه عاشقانه(!) ميزنه اشكالي نداره كه خيلي معصومانه!‏ از عشقش به دختر همسايه بگه و به شما بگه كه مسحور اندام زيباي اون شده!!!؟؟ و دوست داره شما رو عوض كنه؟ من تكليفم معلومه من آدمي رو كه هوس ميكنه هر آن رو با يك نفر بگذرونه چه اعتراف كنه چه نكنه به نظرم نميتونه روح سالمي داشته باشه(حالا اگه به خاطر اين كارش پول بگيره كه كاملا مشخصه قضيه به چه صورته) بايد اين سوال برات معلوم بشه كه خودت ميتوني يك همچين روسپي اي رو تحمل كني؟ من نميتونم!

    اما من هم با يك نوع روسپي همدردي ميكنم، روسپي اي كه از سر فقر مجبور است تنش يعني با ارزش ترين چيز موجود رو در اختيار هر هرزه اي قرار بده و مجبور تا آخر عمر از يك بوسه معشوقانه محروم باشه كه اين نوع روسپي هم به خاطر فقري كه تو كشور ما هست روز به روز داره زياد ميشه... آره اين روسپي ميتونه تا آخر عمر نجابت داشته باشه چون به قول شما روحش آلوده نيست نه روسپي اي كه فقط براي چشيدن طعم مختلف افراد مختلف مثل دوست دوران كودكي همخوابه عوض ميكنند!‏ من نميتونم اين انسان رو بپذيريم.

    قرار شد با هم رك باشيم، پس بذار يكم انسان شناس بشم! ... به نظرم شما اعتماد به نفس بالايي داريد و چهره ي زيبايي هم داريد

    مرسي كه به من فرصت حرف زدن دادي

    پاسخ

    کلي جواب دادم همش نيست شد.از اول ميگم.به نظر من اون روسپي که از سر فقر اين کارو ميکنه خيلي بي جا ميکنه.وقتي به کاري که ميکنه ايمان نداره غلط ميکنه.گر جهنم ميروي مردانه رو.آدم بايد به کاري که ميکنه ايمان داشته باشه وگرنه آدم نيست.اصلاً دل سوزوندن نداره.اين روزا همه چيز سياسي شده.ميخوان مخالفتشو نشون بدن،آمار دختر و پسراي روسپيو ميگن..و من اصلاً نميخوام وارد اين بحثا شم.اما من احساس ميکنم شما همش با خودت فکر ميکني چه جور ميتوني عاشق همچين دختري باشي.خوب آخه سينا جان همچين دختريو تو نميتوني گوشه خونه جاش بدي.اتفاقاً بر عکس گه گاهي اون تو رو مهمونت ميکنه.و اصلاً دختري که امروز عاشق ديوونه هونه به دوشه سر کوچه ميشه،فرداش عاشق درخت پشت پنجرس.و هيچ فرقي بين اون عشق ديروزش با امروزش نميبينه.و بر خلاف آدمي ديگه خودشو مدام محکامه نميکنه.من تو تلوزيون يه زن روسپي 70 ساله ديدم که خيلي ناراحت بود،همه واسش دل سوزوندن اما من هنوزم ميگم تو غلط کردي به زندگي تن دادي که علاقه اي به اون نداشتي.ماها وقتي بچه هستيم هر کدوم دلمون ميخواد يه شغلي ميخواد،اما هيچ کدوم نميخايم روسپي شيم.اولاً که معنيشو نميدونيم و دوماً بزرگترامونم نميدونن که بخوان توضيحش بدن.الان اگه خود شما بخواي اينو واسه يه بچه 7 ساله تعريف کني ميگي آدما خيلي بدن که خدا دوسشون نداره...همين جمله يعني جاي خدا نشستي،دروغ گفتي ،چيزيو که اصلاً علمشو نداشتيو توضيح دادي و تعليم غلط دادي.پس اگه گناهي باشه و گناهکاري اون تويي.خوب واسه فعلا بسه.اما آقاي رک اين که من اعتماد به نفس بالايي دارم و زيبا هستم چه ربطي داشت؟خيلي خوشنودم که يافتمت.

    خوب حالا خوب شد!‏ اگه گفتم بد و بيراه شوخي بود... اما ادامه ي حرفم... آره قانون ايران و خوب ميدوني ضمن اينكه من هم قبلا گفتم اصلا با اين قانون موافق نيستم به هيچ وجه، ضمن اينكه من مثل شما معتقد نيستم كه همه ي آدمهاي دور و بر ما خيانت كار هستند... اگر گفتم دوگانگي هست به خاطر اينه كه من هنوز نفهميدم تو داري با آدمي همدردي ميكنه به عشقش خيانت ميكه(پسرك و دختركش فرقي نداره)‏ يا اينكه داري با آدمي همدردي ميكنه كه فقط به خاطر در آغوش گرفتن عشقشق سگنگسار شده كه با اين دومي من هم همدردي ميكنم و اون رو شايسته پاداش ميدونم و اولي رو(يعني خيانت كار)‏ قانون من براي اون مجازاتي در نظر نميگيره چون اون آدم حتي لياقت مجازات شدن هم نداره...

    پس دوگانگي اينه كه دخترك روسپي كيست؟؟ فاحشه؟‏خيانت كار؟ قديسه؟‏ يا عاشق؟ جواب اين سوال معلوم ميشه همه چيز روشن ميشه بحث ما هم به نتيجه برسه ما كوچيك شماييم اگه حرفي زديم شوخي بود وگرنه اينقدر محترم هستي كه محترمانه جواب بدي كه اينطور هم شد... بايد اعتراف كنم كه با اينكه از نظر محتوا كمي باهاش مشكل دارم كه شايد اون هم روشن بشه اما به شدات جذابه...

    بازم منتظر جوابت هستم شاد زي

    پاسخ

    خوب راستش حقيقتش اينه که به نظر من آدم بايد عاشق باشه،حتي اگر روسپي .من بر خلاف ديگران به نظرم روسپيا خيليم محترمن.اينا همه بسته به تعريف و ديد آدم داره،که به چي ميگه خيانت و اسم کيو ميزاره روسپي.من روسپيايي رو ميشناسم که وقتي نگاهش ميکني ته چشاشون يه زلالي هست که تو چشم خيلياي ديگه که به نجابت معروفن نيست.به نظر من روحي که زلال و پاک باشه هيچ وقت به خاطر افعال روزانش آلوده نميشه.چرا؟چون که عاشقه!و رها از هر بنديه.ميدوني بايد يه کم با خودمون رو راست باشيم.همه آدما خلوتايي دارن،اما همشون اين شهامتو ندارن که بگن معني آرامشو در کنار فلان روسپي چشيدن.فرداش واسه اين که ثابت کنن آدم خوبي هستن به اون دختره ميگن روسپي(منظورم لحنه توهينيه!)نميدونم منظورمو ميگيري يا نه.روسپي من هرزه نيست(من با هرزگي کاملاً مخالفم)،خيانت نميکنه به کسي،فقط مثل 7سالگي همبازيشو عوض ميکنه.مثل شخصيتاي بوبن،تو هيچ وقت از اونا متنفر نميشي.رهايي!فقط اين ميتونه تعريفش کنه.من از يه روح خاص حرف ميزنم،روحي که بوسيدن مذهبشه.يه بار يه دوستي ميگفت که ممکنه بوسه اي آلودش کنه.آره روسپي من از نوره،قديسس.کسيه که آگاهانه اين کارو ميکنه.آگاهانه عشقشو قسمت ميکنه بين آدماي مختلف.چون ميدونه که اسامي زيادن،اما حقيقت يکيه.قرآن يکيه و آيه هاش ....اما بزار بگم به نظر من خيانت يعني چي:وقتي آقاي به ظاهر محترمي پشت چراغ خطر در حالي که خانومش کنارش نشسته فکر ميکنه که خانوم ماشين کناري عجب خوشگله ها.اين خيانته.فکر با عمل هيچ فرقي نداره.اما اينقدرم شهامت نداره که بگه آره من يه وقتايي اينجوري فکر ميکنم.اگه فکر آدما معلوم شه ميدوني چي ميشه؟نميدونم شايد چندانم وحشتناک نشه.فقط خدا ميدونه...و خدا روشکر که ماها قدرت قضاوت کردنو نداريم....من نسبت به اين روسپيه يه حس خيلي خاص دارم.نميدونم منظورمو رسونم يا نه.اما ميدونم فقط کافيه يه کم با اين دخترک يا حتي اين پسر يکي شي...يکي شدن خيلي چيزا رو روشن ميکنه.در ضمن من اسم سينا رو خيلي دوست دارم.مثل اسم خودم با "نا" تموم ميشه.مرسي سينا که با نقدت اينجا رو زنده کردي .

    مفصل برات نوشته بودم

    اما متاسفانه سند نشد

    حالا دوباره مي نويسم!

    اولا که من يکم گيج شدم از اين نوشته! البته اگه کار خودت بود واقعا معرکه بود فارغ از محتوا که بهش نقد جدي دارم،...

    بايد بعضي جاها تکليفت و با خودت مشخص کني بعضي جاها دوگانگي داري البته اين نظر منه...

    ... در ضمن طبق قانون ايران که من قبولش ندارم حکم سنگسار براي زن شوهرداري است که خيانت ميکند نه دختر و البته که براي زناني هم که شغلشان روسپيگري است در بعضي موارد اين قانون اجرا مي شود(باز هم تاکيد ميکنم که در هيچ صورتي با اين قانون موافق نيستم) اما به اندازه شما هم براي خيانت کاران ارزش قايل نيستم... البته شايد من منظور شما رو بد فهميده باشم اما به هر حال اين شجاعتت در نوشتن به من جرات نقد رو داد

    نکته1: اگه خواستي در پاسخم بدو بيراه بگي(چشمک) حتما بهم خبر بده که بيام بخونم جواب بدم!

    نکته2: کلا عالي بود اهل تعارف بيخودي نيستم

    نکته 3: حتما بهم بگو اسم من چرا برات جالب بود؟؟؟؟؟؟ (چشمک)

    پاسخ

    اول بگم که کار خودمه و يکي از کارايي که خودم خيلي دوسش دارم.در مورد دو گانگي راحت بگم، اصلاً منظورتو متوجه نشدم.و مطلب بعدي ،بله سنگسار زنيو ميکنن که به شوهرش خيانت کرده باشه و اونم در صورتيه که دو مرد مسلمان ،و يا 4 زن مسلمان شاهد ماجرا باشن.(البته چندان به اين تعداد مطمئن نيستم).اگه منظورت اينه که چرا گفتم دخترک روسپي،اين يه اصطلاحه که به کار بردم و واسه تاکيد بر بيگناهيش بوده.اما به چه جرمي بايد سنگسار شه؟ کدوم قاضي لياقت اينو داره که همچين حکمي ببره؟اگه اين قانون واسه مردا هم رعايت شه،مردايي که به زنشون خيانت کردن،فکر ميکني من و تويي وجود داشتيم؟نه عزيز من،نسل ما سالهاست که منقرض شده بود.در ضمن من خيلي هم مرسي شدم که نقد کردي شعرمو،و منم راننده تاکسي نيستم که به آقاي محترمي مثل شما بد و بيراه بگم.منتظر توضيحت در مورد دوگانگي هستم.

    خيلي شجاعي دختر

    خيلي خيلي شجاعي. باز هم بگو. سكوت نكن. ادامه بده. شايد چندتا بي كله ي ديگه مثل تو پيدا بشن و ماها يه تكوني بخوريم. فقط سعي كن زبان خودت رو پيدا كني. بيشتر به زبان مونا حرف بزن.

    پاسخ

    سلام حسن هيو.اول يه اعتراف:هر وقت اسم تو رو ميبينم که کامنت گذاشتي اينقدر انرژي ميگيرم که هميشه اونو واسه مريم بلند بلند ميخونم.زبان مونا رو پيدا کردن چندانم ساده به دست نمياد .اما ميشه....خلاصه که مرسي که اينقدر پر انرژي حرف ميزني.حتي وقتي آفاتو ميخونم زنگ صداتو حس ميکنم.ميخوام بگم طنين صدات حتي تو نوشته هات باقيه.

    سلام

    خوشحال ميشم به من سري بزنيد

    پاسخ

    سلام ندا جان.سر زدم.

    خيلي سنگين بود .....

    اينجوري نبودي كه تو آخه .....

    چنان وصفش كردي كه حاضر بودم گناهشو بجون بخرم و يه بوسه مهمونش باشم ....

    برام خصوصي ميگي چي شد كه اين شد ...؟

    راستي ....

    ميبينم كه رفتي تو كار خدا و پيغمبرو .....

    كاش منم باهاش اينقدر رفيق بودم ....

    شاد باشي....

    پاسخ

    سلام انيگماهو...چرا همينجوري بودم،فقط فرصت نبوده که خود واقعيمو رو کنم.هوم.بعم اينکه به نظر من اون روسپي اصلاً گناهي نداشته که تو اونو به جون بخري.اصلاً من نميخوام بگم کسي گناهکاره.ميخوام بگم آدم در هر موقعيتي که باشه احساس بي گناهي ميکنه.و اصلاً اينجوري نميشه قضاوت کرد.الان که ديگه سنگسار ممنوع شده،اما اون وقتا رسم بر اين بود که وقتي يکيو ميخواستن سنگسارش کنن،همه مردم واسه تماشا ميرفتن و همه رو احساس پاک دامني و بي گناهي ور ميداشت.به نظر من اگه گناهي باشه،اون از مردميه که از رسوايي يکي ديگه لذت ميبرن.اون اگه بد کرده به خودش کرده.(هرچند که اون آدما هم در نهايت به خودشون بد ميکنن)خصوصي هم عرض ميکنم ،والا من کاري نه به خدا دارم نه به پيامش و نه به پيامبرش.بازي بازي با دم شيرم بازي؟والا...مرسي که هميشه راحت حرفتو ميزني ،اينجوري منم راحت ميتونم بت جواب بدم.هام انيگماهو.
    واي....................................
       1   2      >