سلام....
مجيد به يه بازي دعوتت كرده .. بهش ميگن بازي يلدايي..
زود بيا...
اول يه سر به سپيده بزن بعد بيا ...
منتظرتما.... : مجيد57
سلام
خوبيد؟
زيبا بود
من هم برزو هستم
خوشحال مسشم بياييد .....
سري بزن...
صد بار نوشتم و پاك كردم آخه فاصله ها مانع ميشن ديوارن هر چند به نظر نميان
خوب حال و هواي شهرداري رو دوست ندارم نمي خوام حاملش باشم
به من سر بزن
شعرات قشنگه
قصه ات ...
من براي تو مي نويسم 2ماهه خواستي بيا ببين
سلام ....انيگما بروز شده ...برميگردم که نظرمو بگم...
چقدر اعصابم خورد شد ، مرسي كه واسم توضيح دادي ...
منم مث تو نيمتونم ببينم كه مجنون
فاتحانه در مراسم ختم شركت كند.
سلام دوست عزيز
بعد از يه غيبت چند روزه برگشتم و تازه ام و منتظر مرحمت شما.
اگه گذارت اين طرفها افتاد .گذرت به کلبه ما افتاد.حتما حتما حتما يه سري به ما بزن.
چائي دمه و قليون هم کوک کوک
هيچي ندارم كه بگم،
عادت دارم بعد از خوندن پست كامنت وبلاگ رو هم بخونم.
خيلي سخته خيلي؟ايه چيز از نامردي هم بالاتره
آخه چطوري،كم كه نيستن.
اتفاقات عجيب...غريب و شوك آور تو اين زندگي كم نيست!!!!!
باور كن..مونا !...گاهي به بديهي ترين مالكيتهاي خودم هم شك مي كنم...اگه يهو يكي بهم بگه نه اين مال تو نيست ...شايد باورم بشه!!!!
.........
حالا عشق كه جاي خودش رو داره و اينگونه روابط!!
اون هم تو اين دنياي .....................
هيچ آينده اي رو نميشه با يقين پيش بيني كرد!...و بايد هميشه آماده بود ..براي هر اتفاقي!...
مطمئنا ضر به اي كه به نهال وارد شده بود خيلي خيلي عميق بود...ولي ايكاش راحت تر (ضعف) آدمها رو مي پذيرفت...
و براي خودش حق بيشتري قائل ميشد!!!!
اميدوارم هرجا كه هست آروم باشه....
اي بابا
نامرد كامنتمو پيچوند...
پرسيده بودم جريان نهال چيه ...
لطفا برام بگو ....
سلام .
دلم تنگ شده بود براي شعرهات .دلم براي خودم هم تنگ شده .
هواي دلم برفي است .مي خواهم رغتن نهال را بهانه كنم .
كاش .............