مونا جون مرسي خبرم كردي...ولي چرا اينقده دير؟!!!
.....................
خيلي زيبا بود....تعابير و تشبيهات قوي توش به كار برده بودي !!
مونا.... تمام اتفاقات به همين سادگي ميافته!!!!!!
باور ميكني ديگه هيچ اسمي رو روي هيچ اتفاقي نميتونم بذارم؟!....
فكر ميكنم يا خيلي از بطن زندگي دور شدم...
يا اينكه خيلي توش فرو رفتم!!!!
هرچي هست...اينو ميدونم كه...معلقم!!!!
شعرت را رقصيدم
...
به تنهايي ام كه مي رسم
همه جمع اند و مادر بزرگ قصه مي گويد
نفس خانه حبس و
قليان تصنيف تنهايي را.
اين دروغ نبودكه بر مي گردي
ديديم همه جمع اند
حتا دروغگوي چشمانت .
هاي هاي ناگهان آواز
تمام دليل ام از خواب رقصهاي نهاني مان بود
كه خانه را مشوش تصنيف آخرين كرد
به رنگ خاطره نشست خانه و
پايان گرفت قصه آخر.
همه دانستيم اين خواب
تعبير ديروز آفتاب بود.
.
از نيلوفرانه ي حضورت سپاس.من هم ـ باور کن ـ دلم برايت ...
دير آمدنم را فاصله مشمار
هميشه هايت شاد[گل]
سلام
چندتا سطرش واقعا زيباست. نمادهاي زنانگي و مردانگي به هم پيوستن. فضا اساطيري شده. انگار شعر رو يكجا نسرودي. تيكه تيكه گفتي و بعد همه رو از تو فريزر در آوردي و گذاشتي تا يخش باز بشه و بچسبه به هم. ولي خوب نچسبوندي. اينه كه بكارت يه سري از تصاوير و درخشش اونها رو فداي بلند بودن شعر كردي. شعرت با يه شروع بكر و قدرتمند يهو شخصي مي شه و تو شروع مي كني به مرثيه خواني.
نمي خوام زياد راجع به شعر حرف بزنم. مي خوام راجع به خودت حرف بزنم. ببين مونا هر كسي بنا به سنش بايد يه خيالات و دغدغه هايي داشته باشه. اين شعر ده سال از تو پيرتره. اين مسئله بده؟ نه به هيچ وجه. ولي شعرت بوي حرفاي زني رو مي ده كه آردها رو بيخته و الك ها رو آويخته. چرا؟ اين رو تو بايد بگي.
سلام موناي عزيزم
از كامنت قشنگي كه برام گذاشتي تا هميشه ها ممنونم ازت.
نميدوني چقدر خوشحالم كردي.نوشتت خيلي قشنگه و انقد برا آدم
حرف داره كه هيچي نتونم بگم فقط چشامو بستم و گفتم:
كاش آنقدر ببارد تا...
و او با ماست و پيشمونه هر جا كه باشيم...
سلام ( خدا با شماست )
بي ادبي مرا ببخشيد كه دير پاسخ شما را دادم.
دارم خودم را تنبيه ميكنم. به خاطر چند اتفاق غلط كه در وبلاگم افتاد.
تعريف من از شعر؟
من هيچ تحصيلاتي در زمينه ادبيات ندارم.
فقط خيلي علاقه دارم و چند كتاب خوانده ام همين.
تحصيلات من در زمينه كامپيوتر است كه هيچ ربطي به ادبيات ندارد.
اما واقعيت اينست كه من فقط سعي ميكنم عقايد و احساساتم را از طريق نوشتن منتقل كنم. زياد فرقي بين نوشته و شعرگونه هاي من نيست.
منتظر شما هستم.
اگه آن لايني الان ...
منو اد كن... تو ياهو مسنجر
enigma_on3sec
واي ......
نگفته بودي شيرازي هستي.....
من يه بار ديگه بايد از اول بخونم ....
چرا خودتو شوكران ميدوني ؟؟؟
من يه بار ديگه ميخونمش....
مطالبتون زيباست و خواندني
به ما هم سر بزنيد