خدايش رحمت كناد
زندگي همين است/در گذر زمان تلف گردد و سوزد
مهماني كوير من بيا
سلام مونا
مونا پيش مادربزگت بودي كه رفت
خدا رحمت كنه
براي آخرين بار ديديش كه رفت
لحظه ها دانه ي تسبيح تواند
ذكر هر دانه ي تو ذكر خدايا توبه است........
.............................
فالوده شيراز چشه؟؟؟ به اين خوشمزگي... دلت مياد؟؟؟؟
و( نميدوانم ) نه سپيده جان ....و (نميدانم )!!!.....
مونا خانوم اين ماله شماست ................
سلام ...
خدا بيامرزدش....
با وصفي كه تو ازش كردي الان با خيال راحت تو برزخ بهشتي تو خونه قشنگش نشسته و منتظره كه حسابرسي بشه و بره به همون بهشت برين كه ميگن ....
كاش منم مثل اون بودم ....
شاد باشي خانم قرمز پوش...
مونا بايد و نبايد و خودش تعيين ميكنه سينا هم از چيزهايي كه خوشش نمياد اعتراض ميكنه! اصلا قشنگيش به اينه كه سينا سينا باشه و مونا هم مونا باشه(از اونجايي كه ميدونم الان به اين گير ميدي خودم توضيح ميدم! يعني اينكه سينا هم بگه حذف كن مونا حذف نميكنه چون هركسي خودشه)
سينا از منبر بيا پايين راجع به اين شعر نظر بده! چشم...خدايا شكرت كه من اينجا يه ذره اميد ديدم!! آره سياهي هميشه معناي شب ندارد!ميدوني اوج تاريكي و ظلمت شب كي هست؟ دقيقا همون لحظه اي كه قراره خورشيد طلوع كنه...مونا مادربزرگ به اين بزرگي كه به همين راحتي نميميره، اگر مرده بود كه ما اين همه آدم به داشتنش حسوديمون نمي شد، مي شد؟ اصلا تو كه راجع بهش شعر نميگفتي، ميگفتي؟مرگ يعني چي؟
و نميدوانم سبك ميكنه آدم رو يا ....
اينكه در اين دنيا هيچ چيز ثابتي نيست ....براي مادر بزرگت نهايت آنچه آرامش است را آرزومندم ......
